خدای خوبم من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در عرش کبریایی ات نداری !
من خدایی چون تو دارم و تو چون خودت نداری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
|
|
|
نویسنده : حامد یعقوبی
تاریخ : دو شنبه 4 شهريور 1392
|

روزی امام موسی صدر در یک کلیسا (یا دانشگاه) سخنرانی بسیار موثر و جذابی ایراد کرد و همه را مجذوب کرد. اواخر سخنرانی، خانمی جوان و زیبا که از توفیق عالمی مسلمان بسیار دلخور بود، به دوستانش گفت "من میدانم چطور حالش را بگیرم و ضایعش کنم" و بلا فاصله پس از پایان سخنرانی، در حالی که همه را متوجه خود کرده بود، جلو رفت و دستش را به طرف ایشان دراز کرد.
ایشان دستش را طبق عادت روی سینه گذاشتند. او هم که منتظر همین بود، پرسید «میخواهید نجس نشوید؟» (او به همان موضوعی اشاره کرد که مشکل سوء تفاهم خانمهاست و شبهه دونپایه بودن زنان در دیدگاه اسلام و نجس بودن غیر مسلمانان و ...)
ایشان با زیرکی بلافاصله پاسخ دادند: «بل لا حافظ علی طهارتک - بلکه بر عکس، تو آن قدر با ارزش و پاک هستی که چنین تماسهایی حریم قدسی و زنانه تو را میآلاید.»
این جواب حکیمانه و عارفانه و عمیق و هوشمندانه، نه فقط توطئه او را خنثی کرد بلکه کار بر عکس شد و جمعیت مسیحی حاضر بیشتر به وجد آمدند و به ایشان ارادت بیشتری پیدا کردند.»
از کتاب «قدم کلیکهایتان بر چشم» نوشته محمدرضا زائری به نقل از استاد سید عباس نورالدین
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
|
آمار مطالب
:: کل مطالب : 339
:: کل نظرات : 248
آمار کاربران
:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0
کاربران آنلاین
آمار بازدید
:: بازدید امروز : 44
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 44
:: بازدید ماه : 44
:: بازدید سال : 44
:: بازدید کلی : 44
|